بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده
نویسندگان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوۀ گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران آسیب دیده از خیانت های زناشویی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دانش آموزان مدارسشهر تهران که مورد خیانت همسر واقع شده و طی سال 89 با مراجعه به مراکز مشاوره خانواده آموزش و پرورش، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. نمونه گیری به شکل هدف مند و در دسترس بود و آزمودنی های مورد نیاز از میان افراد داوطلب شرکت در گروه انتخاب شد که نمره بالایی از پرسشنامه سنجش خیانت همسر کسب کردند و به طور تصادفی 8 نفر در گروه آزمایش و 8 نفر در گروه گواه جایگزین شدند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جلسات مشاوره گروهی طی 20 جلسه انجام شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً آزمون شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه 35 سؤالی سنجش خیانت همسر واگهان و پرسشنامه 65 سؤالی محقق ساخته بهبود روابط زناشویی بود. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی، بهبود روابط زناشویی مادران آسیب دیده از بی وفایی و خیانت های جنسی گروه آزمایش و ارتباط کلامی آن ها را باعث شد و نیز به طور معناداری افزایش داد، در حالی که روابط کلامی و روابط زناشویی مادران گروه گواه، تغییر معناداری را نشان نداد(05/0 p<). با توجه به داده ها این نتیجه حاصل می شود که مادران بعد از مداخلات توانستند در زمان حال زندگی کنند و تا حد امکان از گذشته خارج شده و روابط زناشویی و ارتباط کلامی خود را بهبود بخشند.
منابع مشابه
بررسی تاثیر هشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی زنان آسیب دیده از خیانتهای زناشویی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی زنان آسیب دیده از خیانتهای زناشویی صورت پذیرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران که مورد خیانت همسر واقع شده بودند و طی سال 89 با مراجعه به مراکز مشاوره شهر تهران، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند و در دسترس بود و آزمودنی های مورد نیاز از بین افراد داوطلب شرکت در گروه ...
15 صفحه اولتأثیر مشاوره گروهی با روش درمان بین فردی (IPT) برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متقاضی طلاق
مقدمه: عوامل متعددی زندگی زناشویی را تهدید می کند و موجب دلزدگی زناشویی می گردد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مشاوره گروهی با روش درمان بین فردی (IPT) بر کاهش دلزدگی زناشویی زنان متقاضی طلاق شهرستان دلفان (استان لرستان) بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون- پس آزمون، پیگیری و با گروه کنترل می باشد. از بین جامعه آماری زنان متقاضی طلاق شهرستان دلفان، 60 داوطلب که حاضر به شرکت...
متن کاملاثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی زنان آسیب دیده از خیانت
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی اثر مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرشوتعهد بر احساس تنهایی زنان آسیبدیده از خیانت بود. روش این پژوهش، آزمایشی و در چهارچوب طرح، نیمهآزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مراجعهکننده بهکلینیکهای مشاوره و دادگاههای خانواده شهر تهران در سال 1396 بود. از بین آنها، 30 نفر بهطور نمونهگیری هدفمند براساس ملاکهای ورود، ا...
متن کاملتأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چند وجهی لازاروس بر ارتباط مادران با دختران نوجوان
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رویکرد چند وجهی لازاروس بر ارتباط مادران با دختران نوجوان اجرا شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون و جامعه آماری، شامل کلیه مادران دانشآموزان دختر مدارس راهنمایی شهرستان تاکستان بودند که از میان آنها 22 نفر (11 نفر در گروه آزمایش و 11 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب و از طریق گمارش تصادفی به دو گروه...
متن کاملتأثیر مشاوره گروهی با روش درمان بین فردی (ipt) برکاهش دلزدگی زناشویی زنان متقاضی طلاق
مقدمه: عوامل متعددی زندگی زناشویی را تهدید می کند و موجب دلزدگی زناشویی می گردد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مشاوره گروهی با روش درمان بین فردی (ipt) بر کاهش دلزدگی زناشویی زنان متقاضی طلاق شهرستان دلفان (استان لرستان) بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری و با گروه کنترل می باشد. از بین جامعه آماری زنان متقاضی طلاق شهرستان دلفان، 60 داوطلب که حاضر به شرکت در...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مطالعات روان شناختیجلد ۱۱، شماره ۲، صفحات ۸۷-۱۱۴
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023